۱۳۹۴ مهر ۱۱, شنبه

انکار هولوکاست

کو کلاکس کلان  نخستین بار در ۱۸۶۵ میلادی به دست کهنه‌سربازان ارتش کنفدراسیون آمریکا بنیاد نهاده شد. اهداف آن‌ها جلوگیری از بازسازی و سنگ‌انداختن در کار جمهوری‌خواهانی بود که در جنگ پیروز شده و برده‌داری را لغو نموده بودند. آنها به تندی راه خشونت را پیش گرفتند. در واکنش به کردارشان، در آغاز آنان فعالیتهای کوکلاکس‌کلان را دروغ دانسته و آن را بهانه‌ای برای پیشروی ارتش فدرال به ایالت‌های متحد جنوبی می‌خواندند. سرانجام یولیسیز اس. گرانت رئیس جمهور آمریکا در آغاز دهه ۱۸۷۰ و با بهره‌گیری از زور و اعلامیه حق شهروندی ۱۸۷۱ آمریکا آنها را نابود ساخت.
در ۱۹۱۵ جریان دیگری پا گرفت و از همان نام پیشین کوکلاکس‌کلان بهره برد. اینان از نیروی تازه و کاری‌ای بهره می‌گرفتند، ابزار ارتباط همگانی. نخست فیلمی ساخته شد به نام زایش یک ملت و آنگاه روزنامه‌ای سامی‌ستیز با شور به دادگاهی که در آن یک یهودی به تجاوز جنسی به کودکی محکوم شده بود پر و بال داد و موجی تازه و پرشور در آمریکا به راه انداخت. این بار، گروه کوکلاکس‌کلان با نیرو و اندوخته بسیار، دارای سازماندهی ملی و ایالتی نیز شد و میلیونها تن بدان پیوستند. دهه ۱۹۲۰ اوج کامیابی کوکلاکس‌کلان بود. جریان دومی که از آن سخن گفته می‌شود به ویژه نژادگرا،کاتولیک‌ستیز، بومی‌گرا و یهودی‌ستیز و پیرو کمونیسم‌ستیزی بود. برخی از شاخه‌های بومی این گروه دست به پاره‌ای به دار کشیدن‌های بی‌دادرسی و دیگر کنشهای خشن زدند. در اوج رکود اقتصادی آمریکا و تا پیش از جنگ جهانی دوم این گروه با پذیرش همگانی روبرو شد. در این زمان نازی‌ها نیز به آنها یاری می‌رساندند....

نام کوکلاکس‌کلان از سوی بسیاری از گروههایی که با اعلامیه جهانی حقوق بشر مخالفند یا باورمندان به جدایی نژادیبه کار برده می‌شود. در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ این گروهها دست به یک سری کارهای خشن مانند بمبگذاریهایی که به کشتار کودکان و کارگران انجامید دست می‌زدند.
تاریخ یهودی‌ستیزی در اروپا اساساً با دوران پیدایش مسیحیت و داعیهٔ پیروان آن برای سلطهٔ انحصاری و به رسمیت شناساندن زورمدارانهٔ دین خود به‌عنوان یگانه مذهب رسمی شروع می‌شود. اولین گروه‌های مسیحی در اروپا، یهودیانی بودند که به آیین عیسوی گرویده و با اتکا به انجیل، مسیحیت را به‌عنوان مذهب جانشین برای آیین یهود و به‌مثابهٔ وحدت جدید و اسرائیل حقیقی درک می‌کردند. این اعتقاد به نفی تعلق یهودیان به محدودهٔ متحدین خدا و متهم کردن آنها به آزار و قتل مسیح منجر شد. یهودی‌ستیزی از قرن دوم میلادی در تاریخ، ادبیات و موعظه‌های مسیحی با پیگیری دنبال شد و به شکل تحقیر دینی و قومی در آیین مسیحی تکامل یافت. یهودی‌ستیزی اولیه در مسیحیت بر کندذهنی و بردگی یهودیان، تکذیب رسالت مسیح و قتل اوتوسط یهودیان و نهایتاً طرد آنان از سوی خدا تکیه دارد. البته در انجیل چشم‌انداز بازگشت و نجات آخرین بقایای آنها مطرح و از زاویه دین‌شناسی با از بین بردن یهودیان و تحمیل مسیحیت به آنان مرز بندی شده‌است. یهودی‌ستیزی در قرن ۴ و ۵ که مسیحیت به دین دولتی ارتقا یافت، کیفیت نوینی یافت. در این دوره تخریب کنیسه‌ها، حملات دایمی به یهودیان، تصویب قوانینی بر مبنای ممنوعیت گرویدن مسیحیان به دین یهود، جلوگیری از ازدواج میان یهودی‌ها و مسیحیان و محروم کردن یهودیان از شرکت در مراجع رسمی و دولتی رایج شد.یهودی‌ستیزی با گسترش مسیحیت در جوامع اروپایی از محدودهٔ محافل دینی خارج و به بخشی از اعتقادات مذهبی ـ خرافی عوام تبدیل شد. اوهامی ازقبیل به صلیب کشیدن کودکان مسیحی و استفاده از خون آنها برای مراسم مذهبی و شفای بیماران، مسموم کردن چشمه‌های آب توسط یهودیان حتی تا میانهٔ قرن بیستم، برای برانگیختن خشونت عمومی در میان توده‌های مسیحی، علیه پیروان دین یهود مؤثر واقع می‌شدند. خصومت ضدیهودی در قرن ۱۳ و ۱۴ میلادی در اروپای مرکزی به تخریب بسیاری از مراکز مسکونی و عبادیِ یهودیان و کشتار جمعی آنها منجر شد. بدین‌ترتیب، گرچه از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران، اختلافات عقیدتی ریشهٔ خصومت ضدیهودی و عدم پذیرش اجتماعیِ آنها در تاریخ هزارسالهٔ قرون وسطی در اروپا را تشکیل می‌دهد، اما محروم کردن آنان از مشاغل کلیدیِ دولتی، مصادرهٔ زمین‌های آنها توسط زمینداران بزرگِ وابسته به کلیسا، ممنوعیت فعالیت آنها در حرفه‌های صنعتی توسط صنوف، به غارت کشیدن دائمی اموال و دارایی آنها، سوق دادنشان به خرید و فروش کالا و نزول خواری، و نهایتاً تحریک توده‌های مذهبی علیه آنها دلالت بر جنگ قدرتی با انگیزه‌های اقتصادی دارد که با پوشش مذهب میدان را می‌آراید. در این جنگ که هدفمند قدرت زدایی کامل یهودیان را از حق مالکیت و شرکت برابر در امور و حقوق اجتماعی دنبال می‌کرد، یهودی به عنوان سمبل معصیت در افکار عمومی توده‌های محروم که خود قربانی سودجویی زمینداران و تجار بزرگ بودند، معرفی شد. پروژه یهودی، سمبل گناه از سوی کلیسا و قدرتمندان اقتصادی عصر به گونه‌ای در میان عوام تبلیغ شد که توجهشان از مکانیسم واقعی مناسبات تبعیض‌آمیز اجتماعی به کینه و نفرت کور علیه «یهودی ذاتاً گناهکار» منحرف شد. آدرنو و هورکهایمر  این پدیده را در میان انسانها زیر عنوان فرافکنی گمراه در مقابل فرافکنی اندیشمندانه تعریف می‌کنند. فرافکنی گمراه به معنای انتقال فاقد تآمل احساسات، عواطف و آرزوهای سرخورده انسانها برروی یک موضوع، یا یک فرد و یا یک پدیده‌است. فرافکنی گمراه در مثال یهودی‌ستیزی، ساختن تصویری بغایت منفی از یهودی و سپس تعبیه علت تمامی ناکامی‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی و حسی خود بر روی این کاراکتر شیطانی است.
هولوکاست" : به کشتار دسته‌جمعی و نسل‌کشی نزدیک به شش میلیون نفر یهودی و پنج میلیون نفر دیگر بر پایه نژاد، مذهب، ملیت و عقیده در طی جنگ جهانی دوم بدست آلمان نازی و از ۱۹۴۱ تا انتهای ۱۹۴۵ در اردوگاه‌های مرگ آلمان نازی، گفته می‌شود.